حسناحسنا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

حسنا کو چو لو

تصمیم بزرگ , اره یا نه

1390/8/3 11:26
نویسنده : مامان جونی
995 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی خوبی فدات بشم الان خونه بابابزرگم امروز 2روزه که اینجام بابایی رفته یزد پیش اقا جون روز یک شنبه بود که ساعت 4 صبح رفت ماموریت برا نصب ایستگاه گاز اخه بابایی تو جهاد کار میکنه شب قبلش به من گفته بود که رزومه کاری شو برا شرکت اقا جون اینا بفرستم من فکس کردم تا اینکه وقتی ماموریت بود زنگ زد گفت که وسایل سفرشو ببندم می خواد شب بره یزد مثل اینکه با رزومه اش موافقت کردن ومیخوانش برا مدیریت پروژهاشون شب شد بابایی هم رفت من خونه بابا بزرگم از اون روز نمی دونم چیکار کنم دیروز زنگ زد که میخوانش وتو مصاحبه قبول شده اگه بخواد بمونه ماهی 8 روز پیش ما هستش نمی دونم باید چیکار کنم بابا میگه اینده مون تو اینجا  درست میشه سختی داره اما باید تحمل کنیم واقعا از ته قلب نمیخوام این کار درست بشه چون تحمل دوری باباجونی رو ندارم سخته

منم امروز که زنگ زدگفتم ادما کار میکنن که زندگی کنند نه اینکه زندگی کنند که کار کنند  وقتی شما نباشی این همه امکانات به درد نه من میخوره نه حسنا جون اخه همه چی با  تو  برامون خوبه و لذت بخشه  وجود تو در کنارم ارزش دازه حالا سختی هم باشه در کنار تو لذت بخشه برام نمی دونم تونستم قانعش کنم یا نه اخه درسته امکانات عالی میدن نمیدونم حقوقش خوبه ولی راه دور دوری از تورو نمیتونم فکرشو بکنم حالا قرار شده بره با رئیس شرکت اسفالت توس صحبت کنه قرار شده خبر بده تورو خدا دعا کن که قراره هر اتفاقی بیفته ما از هم دور نشیم شما هم که هنوز خوابی اخه دیشب خیلی اذیت کردی فدات بشم میخوای دندون در بیاری براهمینه بیقراری میکنی یا بلا بخاطر دوری از بابابجونیه نمی دونم بخاطر هر چی که باشه خدا کنه که زود خوب بشی الهی قربون خندهات بشم  حالا از همه ی مامانا میخوام برا م دعا کنید یا دتون نره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان نفس طلایی
3 آبان 90 17:06
سلام عزیزم از اشناییت خیلی خوشحال شدم شما نمی تونی بری پیش همسرت ؟ اره دوری واقعا سخته راستی فکر کنم مشهد هستید ؟ اگه اره واقعا التماس دعا به اقاجون بگید واقعا دلتنگشونم و واقعا محتاج دعاشون


سلام گلم
خواهش میکنم منم همینطور
بعد از یک سال میتونم البته واقعا نمیدونم قبول کنم یا نه
اره ما ساکن مشهد الرضا هستیم البته اگه اقا مارو به مجاورتیشون قبول کنه
چشم حتما در اولین فرصتی که رفتم حرم به اقا میگم یه نفر دلتنگ حضورتونه ان شا الله زود زود بیاین پابوس اقای خوبی ها